عشق ؟!

دوستم شرایطش یک کم بهتره . هر چند نزدیک بود دیروز خودشو به کشتن بده . من هم که دسترسی به هیچی نداشتم . داشتم میمردم . جالبه که ناپدریش از مادرش نگران تر بود . هنوز معلوم نیست چی میشه . بازم ازتون میخوام دعا کنید .  

 

   یک موضوع جدید :

دو شب پیش خیلی اتفاقی تصمیم گرفتم یک سر به وبلاگ نامزد A بزنم . با مطلب جالبی مواجه شدم . احتمالا ظهرش به پست قبلیش اضافه کرده بود . از مطلب برداشت کردم که با دوست پسر سابق قرار داره . شوکه شدم . اون همه عشقی که به A ابراز میکرد چی بود ؟ حس بدی داشتم . A همیشه دوست داشت با کسی ازدواج کنه که هیچ ارتباط غیر متعارفی در گذشته نداشته باشه . حالا چطور .... ؟  2 ساعتی که گذشت باز هم سر زدم . گیج بودم . دیدم اون مطالب پاک شده . یک پست خطاب به A اضافه شده بود که : عشق من ، زودتر بیا که چشم انتظارتم و با آغوش باز منتظرتم . 

 

    

     

  

همیشه به خاطر علاقه ای که به تو داشت دوستش داشتم . همیشه حسرت این رو میخوردم که با توست . الان با خوندن این دو مطلب ازش متنفر شدم . چطور تونست وقتی دیگری توی قلبش بود به تو جواب مثبت بده ؟ چطور میتونه با تو بازی کنه ؟ و تو چطور عاشقانه دوستش داری ؟ امیدوارم بار آخری باشه که این کار رو میکنه . و امیدوارم هیچوقت نفهمی . 

 

دوستت دارم . هر چند ازت دلگیرم . کاش میتونستم توی همه شرایط و همیشه کنارت باشم . کاش دوستم داشتی . کاش واقعا دوستت داشت .  

 

نظرات 8 + ارسال نظر
زهره شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:56 ب.ظ http://www.fashion20.mihanblog.com

سلام دوست عزیز
مطالب وبت واقعا جالب بود
راستی با تبادل لینک مواف هستی؟/
اگه هستی من رو با نام "عکس هایی که تا حالا ندیدی!" لینک کن
من هم هر نامی که خواستی لینکت می کنم
منتظر هستم دوست عزیز و خوبم
آپم بیا[بغل][قلب][بغل]
آپم بیا[بغل][قلب][بغل]
آپم بیا[بغل][قلب][بغل]
آپم بیا[بغل][قلب][بغل]

کم آویز شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:56 ب.ظ http://KAMAVIZ.BLOGSKY.COM

دوست داشتن در دریا شنا کردن و عشق در دریا غرق شدنه....
به امید روزی که دخترهای این مملکت نگاه واقع گرایانه تری نسبت به خودشون و زندگیشون داشته باشن !

شوالیه شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:45 ب.ظ

آدمها پیوسته دارن آزموده میشن رکسانا...

فرهاد یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:52 ق.ظ

رکسانا جان گاهی اوقات تقصیر خودمان است که بیرحمانه عشق می ورزیم وتنها چیزی که به فکرمان می رسد خود را قربانی عشق کنیم در حالیکه امروزه مد شده که عشق وعاشقی هم هزار توی بورخس بشه وبه تعداد اعداد مردم عشق وعاشقی داشته باشند ..
صد شماره بعد می خواستم عاشق شوم
دویست شماره بعد
باز عاشقت شدم
هرچه شعر داشتم
برایت سرودم باز هم عاشق شدم.
تا اینکه به خط های سیاهی در عشق می رسیم که دیگه نقطه امیدی نیست

رهام یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:11 ق.ظ http://roham1384.blogsky.com

سلام
معرفت درگرانی است که به هرکس ندهند
احتمالا دوست شماهم ازداشتن معرفت وعشق پاک بی بهره اند عاقبتشون هم معلومه که چی میشه انوقته که راجعبشون میگن :
خودکرده راتدبیر نیست

شوالیه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:40 ب.ظ

My soul has failed
I am so tired.tired of everything.more than that you think

شوالیه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:42 ب.ظ

مگه چقدر میشه به خودمون سیلی بزنیم که سرخی رخسارمونو ببینند نه زردی عشق و رنج زیستن رو؟
اما...
«ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفا کن»

رهام دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:18 ب.ظ http://roham1384.blogsky.com

سلام دوست عزیز
ازاینکه مطلع شدی واقدامی نمی کنی وجدان درد نمی گیری ؟ آخه فک کن میدونی
که یه نفرداره توزندگیش بازیچه میشه وبه ریشش می خندن وخودش هم از دنیا بی خبره .البته شما نمی تونید ولی راههای زیادی داره .
خیلی پیچیده است ولی بایدکمکش کرد
واعظان کین جلوه در محراب ومنبر میکنند
چون به خلوت می روند آن کاردیگر میکنند

مگه من میتونم چیکار کنم واسش ؟ جز دعا که شاید بار آخرش باشه این کارو کرده ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد